کار به عنوان web developer در ترم ۵ کارشناسی
همیشه بین کار کردن یا کار نکردن توی دوران کارشناسی حداقل تو رشته نرم افزار دعوا بوده
اکثرا بر این باورند که خب کار کردنه که به دانشجو مهارت میده و درس خوندن چیزی نیست که به درد آدم بخوره
البته منظورم از درس نخوندن کلا ول کردن یا درس یا انصراف از دانشگاه نیست منظورم دعوا بین گرفتن یه معدل خوب مثلا بالای ۱۸ یا حول و حوش ۱۶ است.
من از سال اول و دوم دانشجوهایی رو میدیم که سر کار میرن و حتی پول هم در میارن که تاثیرات کار کردن اون ها رو روی درس از جمله قدرت پیاده سازیشون تو پروژه های درسی رو میدیدم
واسه همین تصمیم گرفتم هر جور که شده فقط تابستون سال دوم رو برم سر کار چون همچنان بر این اعتقاد داشتم که طول سال نیابد چیزی مزاحم درس خوندنم بشه
اوایل تابستون دنبال کار گشتم ولی کاری گیر نمیومد تا این که اول مرداد تو به شرکت به عنوان کارآموز web developer که البته خیلی شباهتی هم به کارآموزی نداشت قبولم کردند.
تجربه خوبی در این سه ماه کسب کردم از نظر این که برای اولین بار شروع به develop چیزی خارج از دانشگاه کردم و تجربه هایی به من داد که نشون داد چه field هایی رو دوست دارم و چه filed هایی رو دوست ندارم
الان که این متن رو مینویسم بعد مشورت با چندین نفر تصمیم گرفتم سر کار نرم با این که اول مهر به head ام در شرکت قول دادم که کار رو ادامه بدم ولی قراردادم داره تموم میشه و هنوز بهشون نگفتم که این تصمیم رو قراره بگیرم.
چند دلیل در این تصمیم من دخیل بودند که دوست دارم بنویسمشون تا شاید به عنوان یک شکست در ادامه ندادن کار من راهنمایی باشند واسم تو دوره های بعدی زندگی ام
۱- اولین و مهم ترین دلیل اش اپلای کردنه که واسه اون نیاز شدیدی به معدل و ریکام استاد هست و لازمه اش اینه که أدم وقتش رو بذاره روی درس تا معدلش رو بالا ببره. این اولین دلیل که خب به تنهایی اصلا دلیل قابل قبولی نیست چون همون طور که هممون میدونیم معدل و نمره هیچ ارزشی واسه آدم تو زندگی اش نداره
۲- دومین دلیل این بود که کار کردن به این شکل در یک شرکت به عنوان توسعه دهنده وب جز یادگیری ابزار و تکنولوژی سود خیلی خاص دیگه ای برای دانشجو نداره
بر عکسش توی دانشگاه اگه دانشجو علاوه بر معدل به فکر یادگیری مفاهیم باشه چیزی واسش میمونه که تا آخر عمر میتونه تضمینی برای موفقیتش باشه
چرا ؟
به نظر من برای موفقیت باید در مسیری متفاوت از بقیه حرکت کرد.چیزی که هست اینه که یادگرفتن ابزارهای وب نویسی رو همه میتونن انجام بدن ولی یادگرفتن مفاهیم مهندسی نرم افزار رو معمولا به دنبالش نمیرن . معمولا دانشجوهای نرم افزار به فکر قوی کردن problem solving و ریاضیات خود نیستن و همیشه تحت تاثیر جو و دانشجوهای دیگه در پی یادگیری آحرین تکنولوژی های و پز دادن با اون هستن که نتیجه اش شده پیشرفت کمتر در این علم در کشورمون
نکته ای که هست واقعا ارتباط علم با صنعت مهندسی نرم افزار در کشور ما پایینه که یه دلیل عمده اش خود دانشجوها هستن چون کسی خیلی به دنبال علم نیست و همه به دنبال ابزار هستن .
عده ای کمی به فکر این هستن که ابزاری بسازن که بقیه بتونن با اون کد توسعه بدند و به جاش در حال یادگیزی آخرین تکنولوژی ها هستن
منظورم این نیست که بادگرفتن تکنولوژی نیاز نیست ولی کافی هم تیست و تا زمانی که مفاهیم و پایه ما قوی نباشه نمیتونیم ازشون درست استفاده کنیم
چیزی که به شدت در کشورمون کم پیدا میشه
یعنی برنامه نویسی که پایه و ریاضیات قوی ای داشته باشه
این دلیل دوم که به نظرم باید روی وقت درس گذاشت در درجه اول و نباید چیزی باشه که به اون لطمه بزنه که مثلا کار حتی پاره وقت میتونه کیفیت کار دانشجو رو در درس پایین بیاره.
در کنارش باید چیزی هم یاد بگیره که بقیه نمیتونن بادبگیرن یا حوصله یادگرفتنش رو ندارن. مثلا یادگرفتن framework ای که باهاش میشه وب توسعه داد ارزش چندانی نداره چون همه میتونن این کار رو انجام بدن و دارن انجامش هم میدن
۳- وقت برای کار کردن هست. بعد تموم شدن درس قرار هست که حداقل ۲۰ تا ۳۰ سال کار کنیم پس هیچ وقت دیر نمیشه برای کار کردن
در قبالش فرصتی که برای دانشجو تو دوره کارشناسی هست هیچ وقت وجود نداره
چون اولا دغدغه های کمتری نسبت به زندگی داره و در محیطی داره زندگی میکنه که میتونه در کنار دانشجوهای دیگه از زندگی اجتماعی اش لذت ببره
کار کردن به این شکل که روی دانشجو فورس هست باعث میشه که اونو از این محیط و لذت هایی که از زندگی میتونه ببره و تجربه هایی که میتونه کسب کنه دور میکنه
در نهایت من از کارم توی ترم ۵ کنار کشیدم و همون طور که کار کردن تو این سه ماه تجربه های خوبی بهم داد امیدوارم در ادامه مسیر در راه های جدید بتونم تجربه های جدیدی کسب کنم که در تمام زندگی تاثیر خودش رو بذاره.
مسیرهایی که توش بیشتر فکر کنم و بیشتر لذت ببرم.
- ۹۶/۰۹/۱۳